واکنش مناسب گروهِ درمانگر پس از قطع امید از بیمار

به گزارش سرگرمی تفریحی، گروه درمانگر وظیفه و هویت خود را در برگرداندن سلامتی به بیمار می دانند و همه دانش و خلاقیت و توان خود را در این راه به کار می گیرند. برای پزشک، پرستار و بیمارستان هم، به خاتمه رسیدن عمر بیمار خوشایند نیست. این وضع،

واکنش مناسب گروهِ درمانگر پس از قطع امید از بیمار

نویسنده: عبدالحسین رفعتیان

گروه درمانگر وظیفه و هویت خود را در برگرداندن سلامتی به بیمار می دانند و همه دانش و خلاقیت و توان خود را در این راه به کار می گیرند. برای پزشک، پرستار و بیمارستان هم، به انتها رسیدن عمر بیمار خوشایند نیست. این وضع، ناتوانی آنان را نمایان می نماید. قطعاً پزشکان هم، اگر قادر بودند بیمار را کاملاً درمان نمایند، خشنود می شدند. آنان هم از مرگ بیمار متأسف و غمگین می شوند و معمولاً سکوت می نمایند. هر کس متناسب با شخصیت و سابقه کارش ممکن است واکنش خاصی نشان دهد. معمولاً ما می پنداریم پزشکان و پرستاران به مرگ خو گرفته اند، برای شان عادی شده است و عاطفه ای ندارند؛ اما آنان هم دچار اضطراب می شوند و ممکن است با ناراحتی اعتراف نمایند که نتوانستند کسی را از مرگ نجات دهند. آن ها هم باید دوره سوگواری خود را پشت سر بگذارند. البته باید گفت که برخی از پزشکان هم گرفتار انکار می شوند و حقایق را ندیده می گیرند و به این ترتیب بر شدت درمان خود می افزایند، آزمایش ها را تکرار می نمایند، داروهای تازه تجویز می نمایند و می کوشند از روش های تازه درمانی استفاده نمایند. ما در پزشکی به این نوع واکنش ها سرسختی درمانی می گوییم. یعنی پزشک می داند که آزمایش ها و روش های درمانی مختلف به بیمار کمکی نمی نمایند، ولی به درمان ادامه می دهد، به این امید که شاید اتفاق تازه ای رخ بدهد!

معمولاً گروه درمانگر با اطرافیان بیمار کاملاً عاطفی برخورد می نمایند، با بیمار و همراهان او احساس نزدیکی و همدلی دارند و غم خود را به شکلی ابراز می نمایند. این درست نیست که تصور کنیم آنان همواره در موضع قدرت قرار دارند. آنان هم انسان هستند و مثل همه ما گاهی می ترسند، تردید می نمایند، ناامید می شوند، غصه می خورند، غمگین می شوند، و مانند همه آدم ها، به شکل خاصی این احساسات را بیان می نمایند. برخی از پزشکان روش دوری از بیمار و همراهان را بر می گزینند، گویی خجالت می کشند و نمی توانند خبر دردناک را با آن ها در میان بگذارند، خود را مشغول نگه می دارند، کمتر آفتابی می شوند، تلفنِ همراه آنان ممکن است در دسترس نباشد و... آنان ناخودآگاه از بیمار و همراهانش فرار می نمایند، چرا که دوره سختی را می گذرانند. پزشکان معمولاً در این گونه موقعیت ها می کوشند تا وقتی که بیمار زنده است، برترین کیفیت زندگی را به او ارائه دهند. یعنی کاری نمایند که بیمار در حد امکان، از نظر جسمانی و روانی شرایط خوبی داشته باشد و به او بد نگذرد.

پرستاران هم وضع ویژه ای دارند. از آن جا که پیوسته با بیمار و همراهان او در رابطه اند، شبانه روز در دسترس هستند و از نزدیک با اضطراب های بیمار، همراهان، و با شرایط سختِ محیط درمانی روبه رو هستند، بیش تر از پزشکان با همراهان مشکل پیدا می نمایند و با نظریات آن ها آشنایی بیش تری دارند. نباید از نظر دور داشت که در این گونه لحظات، دیگر از دارو و عوامل و ابزارها، کاری بر نمی آید و کیفیت روابط انسانی است که باید جای آن ها را بگیرد و حاکم بر اوضاع باشد. در فضای عاطفی و انسانی خیلی بهتر می توان بر ترس ها غلبه کرد و برخی از اخبار ناگوار را در میان گذاشت.

منبع مقاله :

رفعتیان، عبدالحسین؛ (1386)، همراهی نزدیکان در طول بیماری (چگونگی برخورد با بیماری های سخت درمان)، تهران: نشر قطره، چاپ دوم

منبع: راسخون
انتشار: 22 مهر 1400 بروزرسانی: 22 مهر 1400 گردآورنده: sargarmi-tafrihi.ir شناسه مطلب: 1572

به "واکنش مناسب گروهِ درمانگر پس از قطع امید از بیمار" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "واکنش مناسب گروهِ درمانگر پس از قطع امید از بیمار"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید