من حساسم؛ فرار نکن

به گزارش سرگرمی تفریحی، شلیک می کنم و همه فرار می کنند. نه گلوله است، نه سم. فقط همان هوایی است که از ریه و بینی ام با فشار بیرون می پرد تا من نمیرم.

من حساسم؛ فرار نکن

پای مرگ و زندگی در میان است! پس چطور توقع دارند جلوی عطسه خودم را بگیرم؟ از همان کودکی هر وقت که عطسه می کردم، بعد از نگاه چپ چپ بغل دستی هایم که در یک نیمکت یک متری به من چسبیده بودند، باید توضیح می دادم که دوستان، من سرما نخورده ام. فقط حساسم.

اگر عطسه نکنم و بدنم هوای پر از آلرژن را بیرون نفرستد می میرم! می دانستید هر سال چند نفر از حساسیت فصلی می میرند؟ من هم نمی دانم اما مادربزرگ همیشه می گوید جلوی عطسه ات را نگیر چون ممکن است به رگ های مغزت فشار آورد و از درون منفجر شوی. من هم حساسیت دارم و حساسم. باور می کنم و هر وقت کوچکترین تحریکی و آلرژنی به بینی ام می رسد، با تمام قوا از ریه و مجاری تنفسی ام بیرون شان می کنم و

جانم را نجات می دهم. تحقیقات من می گوید حدود 30درصد مردم جهان حساسیت دارند و همین 30درصد، 70درصد دیگر را نسبت به خودشان حساس کرده اند.

حساسیت فصلی یا سرماخوردگی اصلی؟

هر سال همزمان با خریدهای عید، کنار آجیل و شیرینی و سمنو، آخرین ایستگاه خرید داروخانه بود. چند ورق آنتی هیستامین و چند آمپول دگزامتازون که آینده نگری مادر بود برای وضعیتی که می دانست به زودی سراغ فرزندانش می آید. بهار همیشه آمدنش را با شکوفه زدن درختان و خانه تکانی ها خبر می داد.برای ما اما عطسه و حساسیت فصلی مهم ترین نشانه تغییر فصل بود. از ترس آمپول سعی می کردیم عطسه ها را پنهان کنیم اما امان از دزدگیری که بی موقع به صدا در آید. سیستم ایمنی ما آلرژیست ها، بدون این که نیازی به واکنش باشد، گرده گل ها و گرده افشانی درختان را به عنوان بیگانه ترین عامل می شناسد و بدن مان را پر از هیستامین می کند. مثل دزدگیر ماشینی که با رد شدن هر موتورسیکلتی از کنارش به داد و فریاد می افتد و همه را عاصی می کند. هیچ صدا خفه کنی برای عطسه ها آبریزش ها فایده نداشت. تنگی نفس و سردرد و التهاب ریه ها، چنان حال مان را خراب می کرد که مجبور به اطاعت از مادر، راهی تزریقاتی می شدیم تا سبز شدن درختان ما را به کشتن ندهد.

عچووو... سکوتی که در جلسه امتحان می شکستم و همکلاس هایم می خندیدند و از هرج و مرج بعد از عطسه و خنده برای کمی تقلب بیشتر استفاده می کردند. معلم هم آرام آرام به من نزدیک می شد و در گوشم می گفت: نمی توانی جلوی عطسه ات را بگیری؟ حتما باید کل سالن را بلرزانی؟ تا پایان امتحان هم بالای سرم می ایستاد به هوای این که نکند صدای عطسه و دستمال دریافت از بغل دستی پوششی باشد برای دور زدن او و تقلب، زیر چشمی نگاهم می کرد. گاهی اوقات هم معلم بهداشت، بعد از عطسه و سرفه دهم مرا تبعید می کرد به میز و صندلی های آخر تا مبادا بقیه هم سرماخوردگی نداشته مرا بگیرند. توضیح این که حساسیت فصلی ام عود کرده فایده نداشت و هر سرما خورده ای تقصیر را گردن شلیک های بی امان من می انداخت.

جنگ علنی با عاملین حساسیت و مزاحمین تنفس

همه این احساسی شدن ها تقصیر درختان و تولید مثل گل و گیاه است.اما نمی شود گل و گیاه را کشت یا آمدن بهار را به تاخیر انداخت و یا حتی درختان را قطع کرد.شاید هم می شود! سال گذشته زنی به نام نایومی ویلیامز در منطقه ماتاماتا نیوزلند، بعد از این که 19 درخت نخل در خیابان همجوارش به دلیل موارد بهداشتی و سلامتی قطع شدند، امیدوار شد که بتواند درختان توس خیابان خودشان را قطع کند تا از شر حساسیت خلاص شود.

او در مصاحبه با روزنامه استاف اظهار کرده بود که قبل از این که به آن خیابان نقل مکان کند مسئله ای نداشته اما وجود این درختان باعث شده در هر فصل گلدهی او با مسائل تنفسی و حساسیت روبرو شود. این درختان بی گناه که مشکوک به ایجاد علایم آلرژیک هستند، دشمنی به نام نایومی پیدا کرده اند که قصد قتلشان را کرده و تا کنون 23 امضا هم از اهالی جمع کرده که همگی معتقدند این درختان مزاحم نفس کشیدنشان شده اند. نایومی البته هنوز پیروز نشده و شهرداری منطقه اعلام کرده که این درختان همه جا هستند و قطع کردن شان فایده ای ندارد.اگرچه نایومی توفیق کوچکی به دست آورده و تک درخت روبه روی خانه اش به جرم حساس کردن او تبدیل به کاغذ شده است. امیدوارم نایومی تا درختان بیشتری را به کام مرگ نفرستاده، درمانی برای آلرژی پیدا شود.

کرونا و حس کرونا داشتن حساس ها

کرونا و مصیبت جدید تنفسی، شوخی جدیدی با ما حساسیت دارهاست. هرجا عطسه می کنیم، همان چند نفری که ترسی از سرماخوردگی نداشتند، فکر می کنند کرونا داریم و با فاصله چند متری از ما فرار می کنند. توضیح دادن این که عطسه و قرمزی چشم مان از حساسیت فصلی است فایده ای ندارد. انجمن های پزشکی اروپا و آمریکا اخبار و توضیحاتی را در آستانه فصل بهار منتشر کرده اند تا تفاوت های علایم آلرژی و کرونا بهتر درک شود. دانشگاه اهایو هم آنقدر از مراجعان آلرژی که فکر می کردند کرونا دارند عاصی شد که در اعلامیه هایی رادیویی و تلویزیونی تفاوت های علایم کرونا را بصورت گسترده توضیح داد و هشدار داد اگر با علایم حساسیت و از ترس کرونا به بیمارستان مراجعه کنید، ممکن است واقعا کرونا بگیرید و بهتر است از داروهای ضد حساسیت استفاده کنید. بعد هم توضیح داده که عطسه و خارش چشم و اشک علایم حساسیت هستند و اگر تب ندارید و سرفه خشک نمی کنید، احتمالا سیستم ایمنی خودتان مقصر است و ژن آلرژی دارتان و لازم نیست توهم کرونا بگیرید.دوست دارم این را به تمام دوستان و آشنایان و اطرافیان آلرژیست ها بگویم و به آنها بفهمانم اگر چشم اشکبار یا عطسه مداوم در فصل بهار دیدید، نترسید و نگران نباشید. ما فقط حساسیم، فرار نکنید.

چرخش خورشید و ترکش بهاری

حساسیت فصلی شاید ازحساس بودن زیاد ما می آید.حساس بودم به هر تغییر و تعویضی.شاید یک جور خود درگیری. حساسیت فصلی هم واقعا یک جور خود درگیری است. گرده گل و گیاه و انتقال شان با باد و زنبور، چرخه همیشگی طبیعت است و شاید این وسط، من بیش از حد حساسم و اضافه ام در این چرخش زندگی. وقتی وارد مکانی سرسبز و پر از گل و گیاه می شوم، دوست دارم به سیستم ایمنی ام بگویم آرامش خودش را حفظ کند و از این همه رنگ و بو لذت ببرد. اما این مازوخیزم رهایم نمی کند و سریعا با ورود اولین عطر گل محمدی و بهارنارنج، زنگ خطر را به صدا در می آورد و بعد از چسبیدن آلرژن ها به ماست سل(نوعی سلول بافت پیوندی) آنها را وادار به انفجار می کند و هرچه هیستامین و اینترلوکین(مواد مترشحه که عامل اصلی علایم آلرژی اند) را آزاد می کند. بعد هم باید پذیرای اثرات و ترکش این انفجار ماست سل ها باشیم که عطسه و سرفه و آبریزش از اولین ها و خوب هایش است.اشکریزش و خارش گلو هم باید به این علایم اضافه کرد. دوستی در دوران مدرسه فقط به واسطه مشترک بودن در حساسیت با من رفیق شده بود. علایم او فرق داشت. فقط اشک می ریخت و گلویش می خارید. وقتی غیر حساس ها به او می رسیدند و سیل اشک هایش را می دیدند، با حالتی حزن انگیز و دلسوزانه می پرسیدند: چرا گریه می کنی؟چیزی شده؟ او هم توضیح می داد که گریه های بی امانش از آمدن بهار است.نمی دانم شاید گاهی اوقات گریه های واقعی اش را هم گردن آلرژی می انداخت و از دلتنگی زمستان اشک می ریخت.

حساسیت فصلی و به طور کل آلرژی های فصلی، موروثی است. البته من وارث خوش شانسی هستم. نه به خوش شانسی آنهایی که پول زیاد و قد بلند به ارث می برند، اما خوش شانس تر از آنهایی که بیشتر حساسند. حساسیت فصلی می تواند واقعا کشنده باشد. گروهی از حساسیت دار ها آنچنان از سرسبزی و نغمه بهاری مشعوف می شوند که در کنار سرفه و عطسه، دچار تنگی نفس می شوند و اگر زود به دادشان رسیده نشود، دچار شوک حاد آنافیلاکتیک می شوند که می تواند آخرین بهار عمرشان را رقم بزند. گروهی دیگر هم از شدت حساسیت آنقدر به خارش می افتند و بدنشان را می خارانند که اطرافیان فکر می کنند اعتیاد دارند. عطسه و سرفه و آبریزش در برابر اینها خوش شانسی است. حساسیت فصلی هر سال هم رو به وخیم تر شدن است و دانشمندان در مقاله های بسیاری آن را تقصیر گرم تر شدن کره زمین انداخته اند. به این صورت که گلوبال وارمینگ موجب شده فصول گرده افشانی طولانی تر شوند و وقتی آلرژن ها بیشتر در معرض افراد حساس قرار گیرند، موجب افزایش علایم و حاد تر شدن آنها می شود. پزشکان داخلی و مراکز آلرژی هم در سال های گذشته گزارش های بسیاری را منتشر کرده اند که علایم بیماران شان هر سال وخیم تر شده و مدت حساسیت فصلی شان به شکل چشم گیری افزایش پیدا کرده است. همه اتفاقات در حال پیشروی به ضرر کسانی است که حساسیت فصلی دارند.

علی گنجی روزنامه نگار و تنها دانشجوی دندانپزشکی ایرانی در اسلواکی / روزنامه خبرنگاران

منبع: جام جم آنلاین
انتشار: 25 اردیبهشت 1400 بروزرسانی: 25 اردیبهشت 1400 گردآورنده: sargarmi-tafrihi.ir شناسه مطلب: 1357

به "من حساسم؛ فرار نکن" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "من حساسم؛ فرار نکن"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید